شماره ٢٤١: از زلف يار رنگ دگر برگرفته ايم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
از زلف يار رنگ دگر برگرفته ايم
موميم اگر چه نکهت عنبر گرفته ايم
پيش کسى دراز نگشته است دست ما
ما چون چنار از آتش خود در گرفته ايم
چون سر بر آوريم ز دريا، که چون صدف
گوهر به آبروى برابر گرفته ايم
با دست رعشه دار چو شبنم درين چمن
دامان آفتاب مکرر گرفته ايم
گر دست ما تهى است ز سيم و زر نثار
از چهره آستان تو در زر گرفته ايم
کيفيت جوانى ما را خمار نيست
کز دست پير ميکده ساغر گرفته ايم
ما را به روى گرم چراغ احتياج نيست
کز بال و پرفشانى خود در گرفته ايم
باور که مى کند که درين بحر چون حباب
سر داده ايم و زندگى از سر گرفته ايم؟
در مشت خار ما به حقارت نظر مکن
کز دست برق، تيغ مکرر گرفته ايم
صائب ز نقطه ريزى کلک سخن طراز
روى زمين تمام به گوهر گرفته ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید