شماره ٩٥: به حرف و صوت ز بوس و کنار ساخته ام

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
به حرف و صوت ز بوس و کنار ساخته ام
به بوى گل چو نسيم از بهار ساخته ام
توقع خوشى ديگر از جهانم نيست
به وقت خوش من ازين روزگار ساخته ام
نيم چو شبنم گستاخ بار خاطر گل
به خار خارى از آن گلعذار ساخته ام
به پاى خم نبرم دردسر چون بى ظرفان
ز خون دل به مى بى خمار ساخته ام
به آبروى خود از عقد گوهرم قانع
ز بحر من به همين چشمه سار ساخته ام
نظر سياه نسازم به مرهم دگران
چو لاله با جگر داغدار ساخته ام
به من دورويى مردم چه مى تواند کرد
که با دو رنگى ليل و نهار ساخته ام
چو کودکان به تماشا زعبرتم قانع
به رشته از گهر شاهوار ساخته ام
به من ز طالع ناساز غم نمى سازد
وگرنه من به غم از غمگسار ساخته ام
مگر شود دل روشن ز جسم تيره خلاص
چو شمع با مژه اشکبار ساخته ام
به راه سيل درين خاکدان ز هموارى
بناى هستى خود پايدار ساخته ام
به خون ز نعمت الوان عالمم قانع
چو نافه با نفس مشکبار ساخته ام
شود خموش ز تردامنان ستاره من
از آن به سوختگان چون شرار ساخته ام
به پاى گهر من چرا ننازد بحر
که قطره را گهر شاهوار ساخته ام
تهى زسنگ ملامت نمى کنم پهلو
چو کبک مست به اين کوهسار ساخته ام
ز ممسکى فلک از من دريغ داشته است
به زخم خار اگر از خارزار ساخته ام
از آن به روى زمين بار نيست سايه من
که من به دست تهى چون چنار ساخته ام
ز بوسه صلح به پيغام کرده ام صائب
به حرف از آن لب شکر نثار ساخته ام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید