شماره ٧٠: صفحه دل، سيه از مشق تمنا کرديم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هشتم

افزودن به مورد علاقه ها
صفحه دل، سيه از مشق تمنا کرديم
کعبه را بتکده زين خط چليپا کرديم
از سيه کارى انفاس، دل روشن را
آخرالامر سيه خانه سودا کرديم
رشته، گوهر سنجيده، عبرتها بود
نگهى چند که ما صرف تماشا کرديم
نفسى چند که در غم گذاردن ستم است
همچو گل صرف شکر خنده بيجا کرديم
به زر قلب ز کف دامن يوسف داديم
دل ما خوش که درين قافله سودا کرديم
عمر در بيهده گردى گذرانديم چو موج
از گهر صلح به خار و خس دريا کرديم
سيلى مرگى به عقبى نکند ما را روى
اين چنين کز ته دل روى به دنيا کرديم
چه خيال است توانيم کمر بستن باز
ما که در رهگذر سيل کمر وا کرديم
هيچ زنگار به آيينه روشن نکند
آنچه ما با دل و با ديده بينا کرديم
نظرى را که گشاد دو جهان بود ازو
شانه زلف گرهگير تماشا کرديم
گر چه ز افسرده دلانيم به ظاهر صائب
عالمى را به دم گرم خود احيا کرديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید