شماره ١٢٦: بهر جا ساز غيرت انفعال آهنگ ميگردد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
بهر جا ساز غيرت انفعال آهنگ ميگردد
بموج يک عرق صد آسياى رنگ ميگردد
نگردد ضعف پيرى مانع بيتابى شوقت
نوا از پا نيفتد گرنى ما چنگ ميگردد
فسردن کسوت ناموس چندين وحشت است اينجا
پرى در شيشه دارد خاک ما گر سنگ ميگردد
زالفت گاه دل مگذر که با آن پرفشانيها
نفس اينجا زلب نگذشته عذر لنگ ميگردد
چو گيرد خودنمائى دامنت ساز ندامت کن
خموشى ميطپد بر خويش تا آهنگ ميگردد
فريب آب نتوان خوردن از آئينه هستى
گر امروزش صفائى هست فردا زنگ ميگردد
دماغ وهم سرشار است در خمخانه امکان
مى تحقيق تا در جام ريزى بنگ ميگردد
ندانم نبض موجم يا غبار شيشه ساعت
که راحت از مزاج من بصد فرسنگ ميگردد
جنونم جامه وارى دارد از تشريف عريانى
که گر يک رشته بر رويش فزائى تنگ ميگردد
دل آن بهتر که چون اشک از طپيدن نگذرد (بيدل)
که اين گوهر بيکدم آرميدن سنگ ميگردد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید