شماره ١٠٦: بشوخى زد طرب غم آفريدند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
بشوخى زد طرب غم آفريدند
مکرر شد عسل سم آفريدند
نثار نازى از انديشه کل کرد
دو عالم جان بيکدم آفريدند
بزخم اضطراب بسمل ما
زخون رفته مرهم آفريدند
شکست عافيت آهنگ گرديد
بهر جا ساز آدم آفريدند
جهان جوش بهار بى نيازيست
بيک صورت دو گل کم آفريدند
بهر جا وحشت ما عرضه دادند
شرار و برق بى رم آفريدند
گل اين بوستان آفت بهار است
شکست و رنگ توام آفريدند
به تسکين دل مجروح بسمل
پر افشانده مرهم آفريدند
به پيرى گريه کن کائينه صبح
براى عرض شبنم آفريدند
کريمان خون شويد از خجلت جود
که شهرت خاص حاتم آفريدند
چو ماه نوخم وضع سجودم
زپيشانى مقدم آفريدند
نه مخمورى نه مستى چيست (بيدل)
دماغت از چه عالم آفريدند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید