شماره ٦٠: با اين خرام ناز اگر آن مست ميرود

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش چهارم

افزودن به مورد علاقه ها
با اين خرام ناز اگر آن مست ميرود
رنگ حنا بحيرتش از دست ميرود
کسب کمال آينه دار فروتنى است
موج گهر زشرم غنا پست ميرود
خلق جنون تلاش همان براميد پوچ
هر چند سعى پيش نرفتست ميرود
آسودگى چو ريگ روانم چه ممکنست
پاى طلب گر آبله هم بست ميرود
خواهى بسير لاله و خواهى بگشت گل
با دامن تو هر که نه پيوست ميرود
اشکم برنگ سيل درين دشت عمرهاست
بيتاب آن غبار که ننشست ميرود
ببکار نيست دور خرابات زندگى
هر کس زخويش تا نفسى هست ميرود
تا کى بگفتگو شمرى فرصتى که نيست
اى بى نصيب ماهيت از شست ميرود
(بيدل) دگر تظلم حرمان کجا برم
من جرأتى ندارم و او مست ميرود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید