شماره ١١٠: اى دل حسرت کمين انتخاب صبحدم

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل حسرت کمين انتخاب صبحدم
نقطه ئى از اشک کن اندر کتاب صبحدم
عمر در اظهار شوخى پر تنکسرمايه است
يکنفس تا کى فروشد پيچ و تاب صبحدم
تيره روزان جنون را هست بى انداز چرخ
چاک دل صبح طرب داغ آفتاب صبحدم
هر دل افسرده داغ انتظار فيض نيست
آفتابست آنکه مى بينى لباب صبحدم
وحشت ما بر تعلق دامنى افشانده است
تکمه نتوان يافت در بند نقاب صبحدم
عالم فرصت ندارد از غبار ما سراغ
ميدود اين ريشه يکسر در رکاب صبحدم
آسمان گر بى حسد ميبود در ايثار فيض
ديدهاى اخترش ميداشت تاب صبحدم
رنج الفت را علاج از غيرجستن آفتست
رعشه بر مخمورى مى بندد آب صبحدم
نشه غفلت بهر رنگى که باشد مفت ماست
کاش ما را واگذارد دل بخواب صبحدم
از تو هم چند خواهى زيست مغرور امل
اى نفس گم کرده در گرد سراب صبحدم
گر قدت خم کرد پيرى راستى مفت صفاست
دردم صدقست (بيدل) فتحباب صبحدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید