شماره ٧٨: ميکند درس رمى از رنگ و بو تکرار گل

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
ميکند درس رمى از رنگ و بو تکرار گل
با همه بيدست و پائى نيست پر بيکار گل
غنچها از جوش دلتنگى گريبان ميدرند
ورنه اين گلشن ندارد يک تبسم وار گل
همچو شبنم بايدت حيران بدامن کرد و بس
اين چمن دارد بقدر ديده بيدار گل
عافيت مفتست اگر در ضبط خود کوشد کسى
چون پريشان شد نگردد جمع دير بار گل
بوى دردى ميتراود از مزاج نوبهار
درغبار رنگ دارد ناله بيمار گل
وحشتى مى بايد اسباب دگر در کار نيست
هر قدر زين باغ دامن چيده ئى بردار گل
طرز روشن مشربان بيگانه از آرايشست
شمع را مشکل که گردد زينت دستار گل
اينقدر زخم آشيان ناوک بيداد کيست
آرزو چيد است از دل تا لب سوفار گل
الفت اسباب منع شوق وحشت مشربى است
سد راه بو نميگردد بصد ديوار گل
بلبل ما بيخبر بر شعله آواز سوخت
(بيدل) اينجا داشت از رنگ آتش هموار گل



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید