شماره ٦٥: زخم تيغى زتو برداشته ام همچو هلال

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
زخم تيغى زتو برداشته ام همچو هلال
ريشه وارى بنظر کاشته ام همچو هلال
قانعم زين چمنستان برگ برگ گلى
از تبسم لبى انباشته ام همچو هلال
عاقبت سرکشيم سجده فروشيها کرد
در دم تيغ سپر داشته ام همچو هلال
نشود عرض کمالم کلف چهره عجز
در بغل آينه نگذاشته ام همچو هلال
سقف کوتاه فلک معرض رعنائى نيست
از خميدن علم افراشته ام همچو هلال
ناتوانى چقدر جوهر قدرت دارد
آسمان بر مژه برداشته ام همچو هلال
(بيدل) از هستى من پا برکاب است نمو
شام را هم سحر انگاشته ام همچو هلال



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید