شماره ٢٥: اى مژده ئى ديدار تو چون عيد مبارک

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
اى مژده ئى ديدار تو چون عيد مبارک
فردوس بچشمى که ترا ديد مبارک
جان دادم و خاک سر کوى تو نگشتم
بخت اينقدر از من نپسنديد مبارک
در نرد وفا برد همين باختنى بود
منحوس حريفى که نفهميد مبارک
هر سايه که گم گشت رساندند بنورش
گرديدن رنگى که نگرديد مبارک
اى بيخردان غره اقبال مباشيد
دولت نبود بر همه جاويد مبارک
صبح طرب باغ محبت دم تيغ است
بسم الله اگر زخم توان چيد مبارک
ژوليدگى موى سرم چتر فراغيست
مجنون مرا سايه اين بيد مبارک
بر بام هلال ابروى من قبله نما شد
کز هر طرف آمد خبر عيد مبارک
دل قانع شوقيست بهر رنگ که باشد
داغ تو بما جام بجمشيد مبارک
در عشق يکى بود غم و شادى (بيدل)
بگريست سعادت شد و خنديد مبارک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید