شماره ٧٠٦: مرنجان جان باقى را براى اين تن فانى

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
مرنجان جان باقى را براى اين تن فانى
دريغ است آن چنان جانى که بهر تن برنجانى
به دشوارى مخور خونى مشو ممنون هر دونى
قناعت کن، بکسب خود، بخور نانى به آسانى
هواى ديو نفسانى مسخر کن سليمانى
چرا عاجز شدى آخر به دست ديو نفسانى
شراب عشق او درکش که تا چون ما شوى سرخوش
وگر فرمان نخواهى برد مخمورى تو مى دانى
بزن شمشير مردانه بگير اقليم شاهانه
بيا بر تخت دل بنشين که در عالم تو سلطانى
اگر دنيى و گر عقبى طلب کارى همان ارزى
هر آن چيزى که مى جوئى حقيقت دان که خود آنى
حريف نعمت الله شو که تا ذوق خوشى يابى
چرا مخمور مى گردى مگر غافل ز مستانى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید