شماره ٦٠٩: ما نقش خيال تو نگاريم به ديده

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ما نقش خيال تو نگاريم به ديده
در ديده ما بين که توان ديد پديده
نورى است که در ديده ما روى نموده
روشنتر از اين ديده ما ديده که ديده
در ديده اهل نظر آن لعبت خندان
بگرفته خوشى گوشه و جائى بگزيده
يک نقطه محيط است که در دور درآيد
اين دايره خطى است از آن نقطه کشيده
در آينه خلق نظر کردم و ديدم
عينى است عيان گشته به اخلاق حميده
هر ذره که بينى بتو خورشيد نمايد
آن ذره رسولى است که از غيب رسيده
ذوقى است درين گفته سيد که چه گويم
خود خوشتر ازين قول که گفته که شنيده



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید