شماره ٥٥٣: چون مردمک ديده ما گوشه نشين شو

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
چون مردمک ديده ما گوشه نشين شو
در زاويه چشم درآ و همه بين شو
گوئى که منم عاشق و معشوق من آن است
عشقى به حقيقت تو همانى و همين شو
در کوى خرابات گرفتيم مقامى
رندانه بيا ساکن اين خلد برين شو
سرى است امانت بر ما جان گرامى
گر زانکه امانت طلبى روح امين شو
عاشق شو و اين عقل رها کن که چنان نيست
بشنو سخن عاشق سرمست و چنين شو
گر آتش عشقش به تو روئى بنمايد
انديشه مکن نور خدائى است قرين شو
با سيد سرمست قدم نه به خرابات
مى نوش و چو چشم خوش او عين يقين شو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید