شماره ٣٨٥: ما مرشد عشاق خرابات جهانيم

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ما مرشد عشاق خرابات جهانيم
ساقى سراپرده ميخانه جانيم
تو از همدانى و وليکن همه دان نه
از ما شنو اى دوست که سر همه دانيم
تو عالم يک حرفى و ما عالم عالم
تو مير صدى باشى و ما شاه جهانيم
هر کس به جمال رخ خوبى نگرانند
در آينه خويش به خود ما نگرانيم
از ما به همه عمر يکى مور نرنجيد
تا بود بر اين بوده و تا هست برآنيم
هر يار که بينيم که او قابل عشق است
حسنى بنمائيم و دلش را بستانيم
رندان سراپرده ما عاشق و مستند
ما سيد رندان سراپرده از آنيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید