شماره ١٠٧: خاک ميخانه بر سر ما بيز

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
خاک ميخانه بر سر ما بيز
جام مى را بگير و بر ما ريز
بر در مى فروش خوش بنشين
از سر هر دو کون هم برخيز
عين ما را به عين ما بنگر
قطره و بحر را بهم آميز
بزم عشق است و عاشقان سرمست
تو اگر زاهدى ز ما پرهيز
فتنه در چار سوى جان افتاد
از هياهوى عشق شورانگيز
عشق مست است و مى زند بى باک
تيغ بران و خنجر سر تيز
دامن سيد است در دستم
به ازين خود کجا است دستاويز



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید