شماره ٥٤: در حسن ماه رويان تو آفتاب بنگر

غزلستان :: شاه نعمت‌الله ولی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در حسن ماه رويان تو آفتاب بنگر
در اين چنين حجابى آن بى حجاب بنگر
جام حباب پر آب از ما بگير و مى نوش
معنى و صورتش بين جام و شراب بنگر
آن گنج کنت کنزا از اين و آن طلب کن
اسماى حق تعالى در شيخ و شاب بنگر
جامى ز مى پر از مى در بزم ما روان است
با ما دمى برآور آب و حباب بنگر
از آفتاب رويش عالم شده منور
گر نور چشم دارى در آفتاب بنگر
بيدار اگر نديدى آن نور چشم مردم
بارى خيال مى بند نقشش به خواب بنگر
پيوسته نعمت الله مى مى دهد به رندان
چون ما حريف او شو خير و ثواب بنگر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید