شماره ٣٥٣: تا لوح جفا درست کردى

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
تا لوح جفا درست کردى
سر کيسه عهد سست کردى
اى من سگ تو، تو بر سگ خويش
بسيار جفاى چست کردى
گفتى سگ من چه داغ دارد
آن داغ که از نخست کردى
کشتيم درست و بر لب خويش
خون دل من درست کردى
گفتى ز جفا چه کردم آخر
چندان که مراد توست کردى
خاقانى بس کز اهل جستن
سر در سر کار جست کردى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید