شماره ٣٢٢: اى دل اى دل هلاک تن کردى

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى دل اى دل هلاک تن کردى
بس کن اى دل که کار من کردى
سر من زان جهان همى آيد
که ره جان به پاى تن کردى
از سگان کئى به زهره شير
که شکار آهوى ختن کردى
شب مهتاب چون به سر بازى
قصد خورشيد غمزه زن کردى
در شبستان آفتاب شدى
آه من آسمان شکن کردى
گر سليمان نه اى به ديودلى
در پرى خانه چون وطن کردى
لاجرم بهر يک شبه طربت
برگ صد سالم از حزن کردى
توئى آن مرغ کآتش آوردى
خود به خود قصد سوختن کردى
تيشه در بيشه بلا بردى
هر سر شاخ بابزن کردى
دانه دست پايدام تو گشت
از که نالى که خويشتن کردى
اى چو زنبور کلبه قصاب
که سر اندر سر دهن کردى
سخن اندر زر است خاقانى
تو همه تکيه بر سخن کردى



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید