شماره ٢٧٤: برون از جهان تکيه جايى طلب کن

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
برون از جهان تکيه جايى طلب کن
وراى خرد پيشوايى طلب کن
قلم برکش و بر دو گيتى رقم زن
قدم درنه و رهنمايى طلب کن
جهان فرش توست آستينى برافشان
فلک عرش توست استوايى طلب کن
همه درد چشم تو شد هستى تو
شو از نيستى توتيايى طلب کن
چو در گنبدى هم صف مردگانى
ز گنبد برون شو بقايى طلب کن
خدايان رهزن بسى يابى اينجا
جدا زين خدايان خدايى طلب کن
مر اين پنج دروازه چار حد را
به از هفت و نه پادشايى طلب کن
مگو شاه سلطان اگر مرد دردى
ز رندان وقت آشنايى طلب کن
کليد همه دار ملک سلاطين
به زير گليم گدايى طلب کن
به سيران مده نوش داروى معنى
ز تشنه دلان ناشتائى طلب کن
به باغ دل ار بلبل درد خواهى
به خاقانى آى و نوايى طلب کن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید