شماره ٢٥٧: دل را به غم تو باز بستيم

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
دل را به غم تو باز بستيم
جان را کمر نياز بستيم
تن کو سگ توست هم به کويت
بر شاخ گلش به ناز بستيم
از دل به دلت رسول کرديم
وز ديده زبان راز بستيم
ديديم رخت که قبله ماست
زآنسو که توئى نماز بستيم
خونين تتق از پى خيالت
بر چشم خيال باز بستيم
بر بوى خيال زود سيرت
خواب شب دير باز بستيم
جان از پى گرد موکب تو
بر شه ره ترکتاز بستيم
مرغى که کبوتر هوائى است
بر گوشه دام باز بستيم
جورى که ز غمزه تو ديديم
بر عالم کينه ساز بستيم
خاقانى وار لاشه عمر
بر آخور حرص و آز بستيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید