شماره ٢٥٣: طبع تو دمساز نيست چاره چه سازم

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
طبع تو دمساز نيست چاره چه سازم
کين تو کمتر نگشت مهر چه بازم
تير جفايت گشاد راه سرشکم
تيغ فراقت دريد پرده رازم
از شب هجران بپرس تا به چه روزم
ز آتش سودا ببين که در چه گدازم
زهره آن نيستم که پاى تو بوسم
پس به چه دل دست سوى زلف تو يازم
باز نيازم به شاهد و مى و شمع است
هر سه توئى ز آن به سوى توست نيازم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید