شماره ٢٣٨: نام تو چون بر زبان مى آيدم

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نام تو چون بر زبان مى آيدم
آب حيوان در دهان مى آيدم
تا لب من خاک بوس کوى توست
هردم از لب بوى جان مى آيدم
گر قدم بر آسمانم پيش تو
فرق سر بر آستان مى آيدم
تا همايم خوانده اى در کام دل
هر نواله استخوان مى آيدم
وارهان زين دام گاه غم مرا
کآرزوى آشيان مى آيدم
مايه عشق توست چون او حاصل است
شايد ار عمرى زيان مى آيدم
در صف عشاق خاقانى منم
کاسب معنى زير ران مى آيدم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید