شماره ١٩١: خون ريزى و ننديشي، عيار چنين خوش تر

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
خون ريزى و ننديشي، عيار چنين خوش تر
دل دزدى و نگريزي، طرار چنين خوشتر
زان غمزه دود افکن آتش فکنى در من
هم دل شکنى هم تن، دل دار چنين خوش تر
هر روز به هشيارى نو نو دلم آزارى
مست آيى و عذر آري، آزار چنين خوش تر
نورى و نهان از من، حورى و رمان از من
بوس از تو و جان از من، بازار چنين خوش تر
الحق جگرم خوردى خون ريز دلم کردى
موئيم نيازردي، پيکار چنين خوش تر
مرغى عجب استادم در دام تو افتادم
غم مى خورم و شادم غم خوار چنين خوش تر
من کشته دلم بالله تو عيسى و جان درده
هم عاشق ازينسان به هم يار چنين خوش تر
اين زنده منم بى تو، گر باد تنم بى تو
کز زيستنم بى تو بسيار چنين خوش تر
خاقانى جان افشان بر خاک در جانان
کز عاشق صوفى جان ايثار چنين خوش تر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید