شماره ١٨٢: آن کو چو تو دلرباى دارد
غزلستان ::
خاقانی ::
غزلیات
آن کو چو تو دلرباى دارد
بر فرق زمانه پاى دارد
سخت آباد است خانه حسن
تا روى تو کدخداى دارد
خوش عطارى است باد شب گير
تا زلف تو مشک ساى دارد
جان کز تو در اين مقام دور است
آهنگ دگر سراى دارد
هيهات که روى دل ربايت
با ما به وصال راى دارد
سلطان سعادت آنچنان نيست
کانديشه هر گداى دارد
خاقانى از آسمان گذشته است
تا خاک در تو جاى دارد
نظرات نوشته شده