شماره ١٥٦: روى تو چون نوبهار جلوه گرى مى کند

غزلستان :: خاقانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
روى تو چون نوبهار جلوه گرى مى کند
زلف تو چون روزگار پرده درى مى کند
والله اگر سامرى کرد به عمرى از آنک
چشم تو از سحرها ماحضرى مى کند
مفلسى من تو را از بر من مى برد
سرکشى تو مرا از تو برى مى کند
گر بکشم که گهى زلف دراز تو را
طره طرار تو طيره گرى مى کند
راضيم از عشق تو گر به دلى راضى است
ليک بدان نيست او جمله برى مى کند
عقل نه همتاى توست کز تو زند لاف عشق
مى نشناسد حريف خيره سرى مى کند
عشوه گرى مى کند لعل تو و طرفه آنک
عقل چو خاقانيى عشوه خرى مى کند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید