لعل او بازار جان خواهد شکست
خنده او مهر کان خواهد شکست
عابدان را پرده اين خواهد دريد
زاهدان را توبه آن خواهد شکست
هودج نازش نگنجد در جهان
ليک محمل برجهان خواهد شکست
پرنيان جوئى به پاى پيل غم
دل چو پيل پرنيان خواهد شکست
روى گندم گون او در چشم ماه
خار راه کهکشان خواهد شکست
غمزه ش ار غوغا کند هيچش مگوى
کو طلسم آسمان خواهد شکست
دشمنان از داغ هجرش رسته اند
پل همه بر دوستان خواهد شکست
جاى فرياد است خاقانى که چرخ
ناله فرياد خوان خواهد شکست