شماره ١٧٥: درياى خياليم و نمى نيست درينجا

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
درياى خياليم و نمى نيست درينجا
جز وهم وجود و عدمى نيست درينجا
رمز دو جهان از ورق آينه خوانديم
جز گرد تحير رقمى نيست درينجا
عالم همه مينا گر بيداد شکست است
اين طرفه که سنگ ستمى نيست درينجا
تا سنبل اين باغ بهموارى رنگست
جز کج نظرى پيچ و خمى نيست درينجا
بر نعمت دنيا چه هوسها که نپختيم
هر چند غذا جز قسمى نيست درينجا
بر هم نزنى سلسله ناز کريمان
محتاج شدن بى کرمى نيست درينجا
گرد حشم بيکسيت سخت بلند است
از خويش برون آ علمى نيست درينجا
ما بيخبران قافله دشت خياليم
رنگ است بگردش قدمى نيست درينجا
از حيرت دل بند نقاب تو کشوديم
آئينه گرى کار کمى نيست درينجا
(بيدل) من و بيکارى و معشوق تراشى
جز شوق برهمن صنمى نيست درينجا



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید