شماره ٦٤٨: من آئين جدائى را نميدانم نميدانم

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
من آئين جدائى را نميدانم نميدانم
من او، او من دو تائى را نميدانم نميدانم
بود بر جان گوارا هر چه آن مه ميکند با من
وفا و بيوفائى را نميدانم نميدانم
گدائى ميکنم از حسن خوبان اين نعيمم بس
نعيم پادشائى را نميدانم نميدانم
بغير از مهر مه رويان که تابد بر دل و جان بس
طريق روشنائى را نميدانم نميدانم
ز گلزار رخ خوبان اگر گستاخ گل چينم
رسوم پارسائى را نميدانم نميدانم
نچينم خوشه خود را ميزنم بر خرمن آن مه
من آئين گدائى را نميدانم نميدانم
هميشه عشق ورزم (فيض) با روى نکورويان
ازيشان من رهائى را نميدانم نميدانم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید