شماره ٦٣١: آنکه ز الطاف تو پيوست بهم

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
آنکه ز الطاف تو پيوست بهم
عشق تو با دل من بست بهم
آرزوهاى مرا غيرت تو
مجتمع تا شده بشکست بهم
نتوان کرد نهان تا ديدم
نگهت تا نگهم جست بهم
تا کند با دل عشاق قتال
صف مژگان تو پيوست بهم
بنگاهى بتوانى کشتن
لطف و قهرت چو دهد دست بهم
عاقبت افکندم چشمانت
متفق گشت دو بد مست بهم
بهر يک دل که کند صيد از من
گشت زلفين تو يک شست بهم
شاد از آنم که گرم سر برود
غم تو با دل من هست بهم
تا کند همرهى ياران (فيض)
اين غزل داد مرا دست بهم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید