شماره ٥٥٣: کى بود دل زين چنين گردد خنک

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
کى بود دل زين چنين گردد خنک
جانم از برد اليقين گردد خنک
وارهم ز اغيار و گردم مست يار
خاطرم از آن و اين گردد خنک
جان بمهر او دهم تا دل مرا
زان عذار آتشين گردد خنک
بر فراز آسمان ها پا نهم
تا دل من از زمين گردد خنک
نزد من آى و مرا بستان ز من
تا گمانم آن يقين گردد خنک
تيزتر کن آتش عشق مرا
خاطرم عشق اينچنين گردد خنک
بيخودم کن تا بياسايد دلم
خاطر اندوهگين گردد خنک
جان ز من بستان ز خويشم وارهان
آتش هجران بدين گردد خنک
زان کفم ده باده کافورى
زان چنان تا اينچنين گردد خنک
جرعه زان بر فلک ريزد ملک
تا دل عرش برين گردد خنک
جرعه هم بخش کن بر ديگران
تا که دلهاى حزين گردد خنک
بس کنم زين نالهاى بيهده
کى دل (فيض) از انين گردد خنک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید