شماره ٤٤٨: اى بهار جان و اى جان بهار

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى بهار جان و اى جان بهار
ز ابر رحمت جان ما را تازه دار
تاب قهرى بر هواى دل بزن
آب لطفى بر زمين دل ببار
پاى توفيق از سر ما وامگير
دست تأئيد از دل ما برندار
ريشه جان را از آن کن آبکش
ميوه دل را ازين کن آبدار
مبتلاى محنت هجرم مکن
بر سر من هر چه ميخواهى بيار
هر چه ميخواهى بکن آن توام
ليکن از خود يکنفس دورم مدار
اى ز تو سرسبز باغ عاشقان
سايه خود از سر ما بر مدار
دست غفران چون برون آرى ز جيب
اين سر شوريده ما را بخار
ره بسوى خود نمودى (فيض) را
از کرم دارش درين ره استوار
در ازل لطفى عنايت کرده اى
تا ابد اين رحمت پاينده دار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید