شماره ٣٣٢: سوى اين دون گدا آنشاه کى رو ميکند

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
سوى اين دون گدا آنشاه کى رو ميکند
التفاتى از سگش ميخواهم او کى ميکند
ميتوانستم کز او احوال دل گيرم ولى
گفتگو آن تندخو با چون منى کى ميکند
در شب تاريک زلفش صد هزاران همچو من
گم کند گر دل يکى را جست و جو کى ميکند
از سر کويش کجا من ميتوانم پا کشيد
اين سر سودا پرستم ترک او کى ميکند
هر دم از غم اى مسلمانان مرا آگه کنيد
با من آخر آشتى آن جنگجو کى ميکند
هر که خورشيد رخش را ديده باشد يک نظر
ديدن غلمان و حوران آرزو کى ميکند
فيض در روى بتان مى بيند آيات خدا
ورنه در وصف بتان اين گفتگو کى ميکند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید