شماره ١٨٨: در غمزه مستانه ساقى چه شرابست

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
در غمزه مستانه ساقى چه شرابست
کز نشأه آن جان جهان مست و خرابست
هشيار نه يک زاهد و مخمور نه يک مست
مستست تر و خشک جهان اين چه شرابست
عشقست روان در رگ و در ريشه جانها
ذرات جهان مست ازين باده ناب است
از عشق زمين جام شرابى است لبالب
وين چرخ نگونسار برين جام حباب است
جان مى طلبد غمزه ات اى ساقى مستان
پيمانه ما پر نشده است اين چه شتاب است
از چشم سيه مست تو هستند جهانى
زان ميکده ويران و خرابات خراب است
مگذار که يک ذره بماند ز وجودش
خورشيد دل آراى ترا (فيض) نقابست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید