شماره ١٦٠: کعبه وصل تو پناه منست
غزلستان ::
فیض کاشانی ::
غزلیات
کعبه وصل تو پناه منست
طاق ابروت قبله گاه منست
چشم فتان مست خونريزت
خود ز بيداد خود پناه منست
خود ره لشگر غمت دادم
غارت خان و مان گناه منست
بنگاهى اگر خراب شدم
چشم مست تو عذرخواه منست
شد دلم خون ز روى گلگونت
اشک خونين من گواه منست
روى و راه دگر نميدانم
لطف و قهر روى و راه منست
(فيض) روز تو هم تيره از آنست
بخت من هم سيه ز آه منست
نظرات نوشته شده