شماره ١٤٥: هر جا معشوق تازه روئى است

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
هر جا معشوق تازه روئى است
از ميکده خدا سبوئى است
زان چشمه جانفزا روان است
هر جا از حسن آبروئى است
زلف همه دلبران عالم
از طره يار تار موئى است
هر جا مشگى و عنبرى هست
از گيسوى آن نگار بوئى است
در هر که جمال با کماليست
از بحر محيط دوست جوئى است
از ره نروى که اوست مقصود
هر جا در هر دل آرزوئى است
غافل نشوى که اوست مطلوب
هر جا طلبى و جستجوئى است
اين طرفه که قبله جز يکى نيست
روى دل هر کسى بسوئى است
اى (فيض) بجز حديث او نيست
هر جا سخنى و گفت و گوئى است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید