شماره ١٠١: زاهدا قدح بردار اين چه غيرت خام است

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
زاهدا قدح بردار اين چه غيرت خام است
زهد خشک را بگذار رحمت خدا عامست
خويش را چه ميسوزى زهد را بر آتش ريز
کيسها چه ميدوزى نقدها ترا رامست
ذوق مى چه نشناسى شعله گر شوى خامى
آنکه مست جانان نيست عارف ار بود عامست
عشق کهنه صياديست ما چه مرغ نو پرواز
خال مهوشان دانه، زلف دلبران دامست
جوش باده ما را نه خم فلک تنگست
پيش ناله مستان غلغل فلک خامست
هرزه پويد اسکندر در ميان تاريکى
آب زندگى باده چشمه خضر جامست
چون چشيدى اين باده عيشهاست آماده
جان چو محو جانان شد در بهشت آرامست
پاى بر سر خود نه دوست را در آغوش آر
تا بکعبه وصلش دورى تو يک گامست
چون ز خويشتن رستى با حبيب پيوستى
ورنه تا ابد ميسوز کار و بار تو خامست
مستى من شيدا نيست کار امروزى
تا الست شد ساقى (فيض) دردى آشامست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید