شماره ٣٣: بده ساقى آن جام لبريز را

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
بده ساقى آن جام لبريز را
بده باده عشرت انگيز را
مى ء ده که جانرا برد تا فلک
درد کهنه غربال غم بيز را
چه پرسى ز مينا و ساغر کدام
بيک دفعه ده آن دو لبريز را
گلويم فراخست ساقى بده
کشم جام و مينا و خم نيز را
اگر صاف مى مى نيايد بدست
بده دردى و دردى آميز را
در آئينه جام ديدم بهشت
خبر زاهد خشگ شبخيز را
پريشان چو خواهى دل عاشقان
برافشان دو زلف دل آويز را
بشرع تو خون دل ما رواست
اشارت کن آن چشم خونريز را
چه با غمزه مست دارى ستيز
بجانم زن آن نشتر تيز را
دل (فيض) از آن زلف بس فيض ديد
ببر مژده مرغان شبخيز را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید