شماره ٧٤٩: از درد بود پرسش اغيار گرانتر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
از درد بود پرسش اغيار گرانتر
سربار دراينجا بود از بار گرانتر
هرچند گرانسنگ بود کوه غم عشق
غمخواربود بردل افگارگرانتر
برخاطرآزرده من پرسش رسمى
از شربت تلخ است به بيمارگرانتر
برگوهربى قيمت من جوش خريدار
از گردکسادى است به بازارگرانتر
درديده صاحب نظران ديده بيشرم
از ساغرخالى است به خمارگرانتر
باچهره زرين، طمع زرزخسيسان
از سکه قلب است به دينار گرانتر
بندست سبکروحتراز پند به عاشق
پرهيز ز دردست به بيمار گرانتر
چون باز کنم من سرطومار شکايت ؟
جايى که خموشى است ز گفتار گرانتر
مزدى که زاندازه کار ست سبکتر
درپله ميزان بود از کار گرانتر
گرددسيه ازحرف مکرردل روشن
بر آينه طوطى است ز زنگار گرانتر
ناديدن يارست گران گرچه به عاشق
با يار بود ديدن اغيار گرانتر
از موى سفيد آينه ام زنگ برآورد
اين صبح بمن شد زشب تار گرانتر
بر فرق سبکروح من از طشت پرآتش
صد پرده بود طره زرتار گرانتر
بر دوش سبکروحى من دست نوازش
صائب بود از لنگر کهسار گرانتر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید