شماره ٧٢٢: از خط سبز چهره شود آبدارتر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
از خط سبز چهره شود آبدارتر
در نو بهار، صبح بود بى غبارتر
با هم خوش است لطف و عتاب پر يرخان
ممزوج شد چو باده، بود کم خمارتر
دردل خلد ز قهر فزون لطف بى محل
درچشم، گل ز خار بود ناگوارتر
در پرده بيش جلوه کند حسن شوخ چشم
در زير ابر، ماه بود بيقرارتر
گيراست گرچه پنجه شهباز درشکار
دست نگار بسته بود دل فشارتر
باشد وصال سيمبران بوته گداز
در گوهرست رشته دمادم نزارتر
عشق از دلم نبرد برون آرزوى خام
شد از گداز، نقره من کم عيارتر
افزود اشک حسرتم از آه آتشين
تبخال را کند تب گرم آبدارتر
کردى خمش مرا به نفس راست کردنى
باآتش است آب ازين سازگارتر
در پير هست طول امل از جوان زياد
ازنخلهاست نخل کهن ريشه دارتر
در ديده ها عزيزتر از توتيا شود
دردولت آن کسى که شود خاکسارتر
باشد به قدر ريشه سرافرازى نهال
دولت شود ز دست دعا پايدارتر
گردون گل پياده نمايد به چشم من
امروز کيست بر سخن از من سوارتر
صائب اميد من به محبت زياده شد
چندان که بيش کرد مرا خوار و زارتر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید