شماره ٥٩٩: مى شود در وسمه ابروى بتان خونخوارتر

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
مى شود در وسمه ابروى بتان خونخوارتر
درنيام اين تيغ خونريزست بى زنهارتر
دور عيش مرکز از پرگار ميگردد تمام
شد ز خط عنبرين آن خال خوش پرگارتر
باده ممزوج را زور شراب صرف نيست
چشم مست يار از مى مى شود هشيارتر
مى شود رسوا ز ديدنهاى پنهان رازعشق
روى اين آيينه است ازپشت خود ستارتر
چرب نرميهاى ظاهر نيست بى مکر و فريب
پرده دام است هر خاکى که شد هموارتر
سيل راسنگ فسان گرددزمين سنگلاخ
خواب سنگين عمر را سازد سبکرفتارتر
خط آزادى است سرو و بيد رابى حاصلى
سنگ افزون مى خورد نخلى که شدپر بارتر
رغبت مى در بهار افزون شود مخمور را
چشم خوبان مى شود در وقت خط خونخوارتر
شيوه هاى حسن راخط پرده نسيان شود
صفحه عارض بود در سادگى پرکارتر
دشمن نقش است لوح ساده ديوانگان
ورنه مجنون است از فرهاد شيرين کارتر
مار گردد اژدها از امتداد روزگار
گشت درايام پيرى نفس بدکردارتر
غم دراين محنت سراباشد به قدر غمگسار
ازغم آزادست هرکس هست بى غمخوارتر
شوق چون پا در رکاب بيقرارى آورد
کوه را از کبک مى سازد سبکرفتارتر
سبزه خط بال و پر گرديد سوداى مرا
در بهاران مى شود ديوانگى سرشارتر
از زمين نرم، صائب گرد برمى آورند
مى کشد آزار افزون هر که بى آزارتر



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید