شماره ٥٦٧: از زمين برخاستن چشم از زمين داران مدار
از زمين برخاستن چشم از زمين داران مدار
راست گرديدن توقع زين گرانباران مدار
حسن بيتاب است در اظهار راز عاشقان
پرده پوشى چشم ازين آيينه رخساران مدار
چون علم شد سرنگون لشکر پريشان مى شود
پاى چون لغزد اميد از هواداران مدار
در خزان از عندليبان بانگ افسوسى نخاست
چون ورق بر گشت چشم يارى از ياران مدار
مردم بيدرد را پرواى اهل درد نيست
مهربانى چشم زنهاراز پرستاران مدار
خانه آب و گل از سيلاب مى لرزد به خويش
چون شدى از خانه بردوشان غم باران مدار
کاروان عمر رانعل سفردرآتش است
ايستادن چشم ازين سيلاب رفتاران مدار
سد راه نشأه مى مى شود چين جبين
روترش زنهار در بزم قدح خواران مدار
جز ندامت نيست حاصل دانه بى مغز را
گوش بر افسانه بيهوده گفتاران مدار
حرف دل صائب مکن سر پيش ارباب هوس
زينهار آيينه پيش اين سيه کاران مدار
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده