شماره ٥٦١: پيچ وتاب خط برآن رخسار گلرنگ است بار

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
پيچ وتاب خط برآن رخسار گلرنگ است بار
جلوه طوطى براين آيينه چون زنگ است بار
هر که خود رايافت پهلو مى کند خالى ز خلق
بردرخت خوش ثمر، پيوند چون سنگ است بار
بى دماغان رادماغ ناله بلبل کجاست ؟
بوى گل چون غنچه مارا بر دل تنگ است بار
جوش اشکم شيشه افلاک رادر هم شکست
برتنگ ظرفان مى پرزور چون سنگ است بار
نيست پرواى نفس آيينه تاريک را
بردل روشن حضور خلق چون زنگ است بار
صلح اگر خوشتر بود از جنگ پيش عاقلان
بر دل آزادگان ،هم صلح وهم جنگ است بار
گله آهوى وحشى راشبان درکارنيست
بر دل سوداييان عشق ،فرهنگ است بار
شيشه سربسته خون دردل کند مخموررا
طوطى خاموش برآيينه چون زنگ است بار
دلخراشان پرده چشم وغبار خاطرند
سايه فرهاد بر کوه گرانسنگ است بار
گر سخن بى پرده گويد کلک صائب دور نيست
بر نواى بلبل شوريده ،آهنگ است بار



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید