شماره ٤٨٣: ستاره سوخته پرواى اعتبار ندارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
ستاره سوخته پرواى اعتبار ندارد
که تخم سوخته حاجت به نوبهار ندارد
توان ز بيخودى ايمن شد از حوادث دوران
خطر سفينه ز درياى بيکنار ندارد
ز بس گزيده شد از روى تلخ مردم عالم
ز زنگ آينه من به دل غبار ندارد
جنان بساط جهان شد تهى زسوخته جانان
که هيچ سنگ به دل خرده شرار ندارد
کسى که بيخبر از بحروحدت است که داند
که در کشاکش خود موج اختيار ندارد
رگى ز تندى خو لازم است سيم بران را
که زودچيده شودهرگلى که خار ندارد
اسير عشق نينديشداز زبان ملامت
که کبک مست غم از تيغ کوهسار ندارد
تو از سياه دلى روى خود ز خلق نتابى
که پشت آينه وحشت ز زنگ بار ندارد
هميشه حلقه ذکر خفى است مهر دهانش
لبى که شکوه ز اوضاع روزگار ندارد
به دوش و دامن مريم مسيح بارنگردد
صدف گرانيى اى از در شاهوار ندارد
حذر نمى کند از درد و داغ سينه صائب
زمين سوخته پروايى از شرار ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید