شماره ٤١٥: غفلت زدگان ديده بيدار ندانند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
غفلت زدگان ديده بيدار ندانند
از مرده دلى قدر شب تار ندانند
رحم است بر آن قوم که بيدارى شب را
صد پرده به از دولت بيدار ندانند
دارند در ايام خزان جوش بهاران
حيرت زدگانى که گل از خار ندانند
جمعى که ز سر پاى نمودند چو پرگار
يک نقطه درين دايره بيکار ندانند
مغرور کند جوش خريدار گهر را
خوب است که خوبان ره بازار ندانند
تا آينه از دست نکويان نگذارند
بيطاقتى تشنه ديدار ندانند
زان خلق دليرند به گفتار که از جهل
گفتار خود از جمله کردار ندانند
صائب طمع نامه فضولى است ز خوبان
ما را به پيامى چو سزاوار ندانند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید