شماره ٣٧٣: از مستى چشم تو چه تقرير توان کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
از مستى چشم تو چه تقرير توان کرد
اين خواب نه خوابى است که تعبير توان کرد
با دل نگرانى چه قدر راه توان رفت
با پاى گرانخواب چه شبگير توان کرد
کوته بود از ساده دلان خامه تکليف
بر صفحه آيينه چه تحرير توان کرد
شيرازه سيلاب نگردد خس و خاشاک
ما را چه خيال است که زنجير توان کرد
مى شبنم تلخ است و جگر ريگ روان است
از باده محال است مرا سير توان کرد
گر جوشن تسليم بود خواب فراغت
در کام نهنگ و دهن شير توان کرد
چون اهل دلى نيست درين غمکده صائب
درد دل خود را به که تقرير توان کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید