شماره ٢٨٩: بى روى دل گره ز زبان وا نمى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
بى روى دل گره ز زبان وا نمى شود
طوطى ز پشت آينه گويانمى شود
چندان که گرد محمل ليلى است در نظر
مجنون غبار خاطر صحرا نمى شود
زاهد چگونه از سر فردوس بگذرد
کودک حريف ذوق تماشا نمى شود
ديوانگى است چاره دل چون گرفته شد
اين قفل از کليد دگر وا نمى شود
زنجير کرد جذبه خاشاک برق را
افسون عجز ماست که گيرا نمى شود
دل صاف ساز، معنى باريک را ببين
ماه نو از غبار هويدانمى شود
غافل مشو ز گوشه ابروى التفات
سى شب هلال عيد هويدا نمى شود
دارى اگر طمع که شوى پادشاه وقت
اين بى گدايى در دلها نمى شود
از زهدان خشک، رسايى طمع مدار
سيل ضعيف واصل دريا نمى شود
چون گوشه اى نگيرد از ابناى روزگار
صائب حريف مردم دنيا نمى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید