شماره ٢٨٢: رخسار او ز مى چو عرقناک مى شود

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
رخسار او ز مى چو عرقناک مى شود
هر سينه اى که هست ز دل پاک مى شود
افزود آب ورنگ لبش از غبار خط
آن خون کجا نهفته به اين خاک مى شود
زان سان که موم مى شود از شعله نور پاک
دل چون گداخت شعله ادراک مى شود
از زهد خشک سرکشى نفس شد زياد
آتش بلند از خس وخاشاک مى شود
آدم ز خلق خوش به مقام ملک رسد
خونى که مشک ناب شود پاک مى شود
بر هر که تيغ مى کشد آن آفتاب روى
صائب چو صبح سينه من چاک مى شود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید