شماره ١٣٨: هرگز عنان رشته به گوهر نداده اند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
هرگز عنان رشته به گوهر نداده اند
شوخى ز حد مبر که ترا سر نداده اند
رخساره اش ز سيلى دريا سيه شده است
اين اعتبار مفت به عنبر نداده اند
بخشيده اند چون دل خرسند نعمتى
درويش را که نعمت ديگر نداده اند
از بر گريز حادثه آزاد کرده اند
هر چند همچو سرو مرا بر نداده اند
نوميد نيستم ز ترازوى عدل حق
زان سر دهند هر چه ازين سر نداده اند
داغ توانگرى به جبينشان کشيده اند
آن فرقه را که چهره چون زر نداده اند
روشندلان به خرمن خود برق گشته اند
فرصت به شوخ چشمى اخترنداده اند
آراسته است روى زمين را به عدل و داد
آيينه را عبث به سکندر نداده اند
دم را شمرده ساز که مردان خود حساب
دامن به دست پرسش محشر نداده اند
صائب به خواب امن زايام صلح کن
کاين منزلت به هيچ توانگر نداده اند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید