شماره ٩٧: زين درد بى شمار که دل را نصيب شد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
زين درد بى شمار که دل را نصيب شد
خواهد زراه تجربه آخرطبيب شد
نتوان نگاه داشت به زنجير در بهشت
چشمى که آشنا به خط دلفريب شد
غيرت به بى نيازى من مى برند خلق
تا درد بى دواى تو ما را نصيب شد
تيغ برهنه فلک از شرم غمزه ات
زندانى نيام چو تيغ خطيب شد
دلسرد کرد روى تو پروانه را زشمع
گل در زمان حسن تو بى عندليب شد
چون شانه چاک شد دل شمشاد قامتان
روزى که سرو قامت او جامه زيب شد
گيرايى کمند پروبال جرات است
خال تو از دميدن خط دلفريب شد
غفلت نگر که بر دل کافر نهاد خويش
هر خط باطلى که کشيدم صليب شد
تا ذوق خاکبازى طفلانه يافتم
ديوار و در به تربيت من اديب شد
ما از شکست گوهر خود داغ نيستيم
داغيم از اين که گرد يتيمى غريب شد
غافل نشد دمى زنظر بازى خيال
صائب زوصل يار اگر بى نصيب شد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید