شماره ٤٢: عاشق ز رفتن دل بيتاب مى برد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش ششم

افزودن به مورد علاقه ها
عاشق ز رفتن دل بيتاب مى برد
فيضى که خاک از آمدن آب مى برد
در سينه هاى صاف نگيرد قرار دل
آيينه اختيار ز سيماب مى برد
در چشم داغ ديده کشد سرمه از نمک
پروانه را کسى که به مهتاب مى برد
نگذاشت آب در جگر تيغ زخم من
جان از سفال تشنه کجا آب مى برد
رويى که چشم من شده محو نظاره اش
بيطاقتى ز گوهر سيراب مى برد
مستانه جلوه هاى تو اى آب زندگى
گردش ز ياد حلقه گرداب مى برد
از پيچ وتاب رشته عمرش گره شود
از هر دلى که موى ميان تاب مى برد
در باده نشأه از نظر زاهدان نماند
چشم نديدگان ز گهر آب مى برد
صائب مرا چو آب خمار آورد به هوش
هرچند هوش خلق مى ناب مى برد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید